معرفی حضرت سید محمد برادر امام حسن عسکری (علیهما السلام)


ابا جعفر محمد بن علی الهادی (علیه السّلام) مشهور به سید محمد فرزند حضرت امام هادی (علیه السّلام) و برادر حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) است. کنیه ایشان ابو جعفر و ابو جاسم و از القاب ایشان سبع الدجیل و سبع الجزیرة ذکر شده است.

سید محمد در سال 228 هجری در صریا روستایی در نزدیکی مدینه منوّره که حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السّلام) آن را بنا نهاده بود؛ به دنیا آمد.

وی سه برادر داشت: امام حسن عسکری (علیه السلام)، امام یازدهم شیعیان، حسین پسر امام هادی (علیه السّلام) و جعفر کذّاب که بعد از شهادت برادرش حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) ادای امامت نمود.

«تیزهوشی، اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته ابوجعفر، او را از دیگران متمایز می ساخت. ابوجعفر همواره ملازم برادرش حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) بود و از او جدا نمی شد. حضرت نیز آموزش و تربیت او را به عهده گرفته بود و از علوم، معارف و آداب خویش او را بهره مند می ساخت. ابوجعفر به سختی بیمار شد و در بستر افتاد. سبب بیماری ایشان معلوم نیست و نمی دانیم آیا عباسیان کینه توز و حسود نتوانستند وجود مبارک ایشان را تحمل کنند زیرا همگان ایشان را ارج می نهادند و به ناچار ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان طبیعی بود. به هر حال مرض در تن ایشان پیشرفت و جوانی ابوجعفر پژمرده گشت. امام حسن عسکری (علیه السلام) همواره ملازم برادر بود و او را تنها نمی گذاشت. حضرت برادر را از جان خود عزیزتر می داشت و بیماری او بر ایشان گران بود. حال ابوجعفر بسیار بد شد و در آخرین لحظات به تلاوت آیاتی از قرآن مشغول شدند و به تمجید و تعظیم خدا پرداختند که روح مطهرشان به سوی خالقش پرواز کرد و مانند ارواح انبیا و اوصیا مورد استقبال ملائکه قرار گرفت.» (1)

حضرت سید محمد (علیه السلام) در سال 252 هجری قمری چشم از جهان فرو بستند و شیعیان برای عرض تسلیت به خدمت حضرت امام هادی (علیه السلام) می رسیدند و با توجه به اینکه دو سال بعد یعنی در سال 254 هجری قمری حضرت امام هادی (علیه السلام) به دست معتمد عباسی (لعنه الله علیه) به شهادت رسیدند؛ حضرت فرصت را غنیمت شمردند و حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) را به عنوان وصی و جانشین خویش معرفی نمودند. احادیثی نیز در این باره به جای مانده است که به چند مورد اشاره می شود:

وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ أَبِی الصُّهْبَانِ‏ قَالَ:‏ لَمَّا مَاتَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى (ع) وُضِعَ لِأَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) کُرْسِیٌّ فَجَلَسَ عَلَیْهِ وَ کَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) قَائِماً فِی نَاحِیَةٍ فَلَمَّا فُرِغَ مِنْ غُسْلِ أَبِی جَعْفَرٍ الْتَفَتَ أَبُو الْحَسَنِ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ (ع) فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً. (2)

محمد بن الحسین بن ابی الخطاب از ابن ابی الصهبان نقل می کند که گفت: هنگامی که ابوجعفر درگذشت برای حضرت امام هادی (علیه السلام) کرسی نهادند و ایشان بر آن نشست و امام حسن عسکری (علیه السلام) در کناری ایستاده بود پس از آنکه از غسل دادن ابوجعفر فارغ شدند امام به فرزندشان حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) التفات نمودند و فرمودند: فرزندم، خداوند امر نیکی درباره تو اختیار کرده است پس تو نیز شکر او را به جای آور.»

در حدیث ذیل نیز تصریح بر جانشینی حضرت امام حسن عسکری پس از حضرت امام هادی (علیهما السلام) دارد:

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى بْنِ دَرْیَابَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ (ع) بَعْدَ مُضِیِّ أَبِی جَعْفَرٍ فَعَزَّیْتُهُ عَنْهُ وَ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) جَالِسٌ فَبَکَى أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) فَأَقْبَلَ عَلَیْهِ أَبُو الْحَسَنِ (ع) فَقَالَ لَهُ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ جَعَلَ فِیکَ خَلَفاً مِنْهُ فَاحْمَدِ اللَّهَ. (3)

علی بن محمد با اسنادی از محمد بن یحیى روایت می کند که گفت: پس از اینکه محمد بن على از دنیا رفت خدمت حضرت امام هادى (علیه السّلام) رفتم و به آن حضرت تسلیت گفتم و ابو محمد حسن بن على (علیه السّلام) نشسته بودند، حضرت امام هادى (علیه السّلام) به ایشان رو کردند و فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی تو را جانشین قرار داده است پس خدای را حمد کن.

از حدیثی که در ذیل ذکر خواهد شد، ضمن تاکید و تعیین جانشین حضرت امام هادی (علیه السلام) منزلت و مقام حضرت امام هادی (علیه السلام) در بین شیعیان مشخص می شود:

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ غَیْرُهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ بْنُ الْحَسَینِ الْأَفْطَسُ‏ أَنَّهُمْ حَضَرُوا یَوْمَ تُوُفِّیَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بَابَ أَبِی الْحَسَنِ یُعَزُّونَهُ وَ قَدْ بُسِطَ لَهُ فِی صَحْنِ دَارِهِ وَ النَّاسُ جُلُوسٌ حَوْلَهُ فَقَالُوا قَدَّرْنَا أَنْ یَکُونَ حَوْلَهُ مِنْ آلِ أَبِی طَالِبٍ وَ بَنِی هَاشِمٍ وَ قُرَیْشٍ مِائَةٌ وَ خَمْسُونَ رَجُلًا سِوَى مَوَالِیهِ وَ سَائِرِ النَّاسِ إِذْ نَظَرَ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ قَدْ جَاءَ مَشْقُوقَ الْجَیْبِ حَتَّى قَامَ عَنْ یَمِینِهِ وَ نَحْنُ لَا نَعْرِفُهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ أَبُو الْحَسَنِ (ع) بَعْدَ سَاعَةٍ فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً فَبَکَى الْفَتَى وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ قَالَ‏ «الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ رَبِّ الْعالَمِینَ» وَ أَنَا أَسْأَلُ اللَّهَ تَمَامَ نِعَمِهِ لَنَا فِیکَ‏ وَ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»‏ فَسَأَلْنَا عَنْهُ فَقِیلَ هَذَا الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ قَدَّرْنَا لَهُ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْجَحَ فَیَوْمَئِذٍ عَرَفْنَاهُ وَ عَلِمْنَا أَنَّهُ قَدْ أَشَارَ إِلَیْهِ بِالْإِمَامَةِ وَ أَقَامَهُ مَقَامَهُ. (4)

محمد بن یحیی و دیگران از سعد بن عبد اللَّه از گروهى از بنى هاشم روایت می کند که از آن جمله است حسن بن حسین افطس که گوید: روزى که محمد بن على از دنیا رفت ما در خانه حضرت امام هادى (علیه السّلام) بودیم و براى آن حضرت در صحن خانه فرشى گسترده بودند و مردم دور او نشسته بودند و تخمین زدیم مردمى که دور او بودند از بنى هاشم و بنى عباس و قریش حدود صد و پنجاه نفر بودند البته غیر از غلامان و سایر مردم. ناگاه نگاه حضرت‏ به حسن بن على (علیه السّلام) افتاد که پریشان و گریبان چاک در سمت راست آن حضرت ایستاده است و ما او را نمى ‏شناختیم و حضرت به او نگاهى کردند پس از اینکه مدتی ایستاد؛ فرمودند: پسر جان براى خدا شکرى تازه کن که خدا در باره تو دستورى تازه کرد، حضرت امام حسن (علیه السّلام) گریست و کلمه استرجاع را بر زبان آوردند و فرمودند: ستایش خداى را سزا است که پروردگار جهانیان است و از او در خواست تمام و کمال نعمتش را براى خود می کنم و «انا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏». ما پرسیدیم: این جوان کیست؟ گفتند: این حسن بن على فرزند او است و به نظر ما در آن روز حدود بیست سال داشت، پس در آن روز ما او را شناختیم و دانستیم که با این سخن اشاره به امامت ایشان کردند و او را جانشین خود قرار دادند. (5)

پس از وفات یا شهادت ابوجعفر سید محمد، شیعیان بیشتر راغب شدند که بدانند وصی و جانشین رسول الله (صلی الله علیه وآله) پس از حضرت امام هادی (علیه السّلام) کیست. چنانچه احادیثی با این مضمون که شیعیان از جانشین پس از حضرت سوال می کنند؛ روایت شده است:

أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنْ یَسَا وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ یَسَارِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع)‏: صَاحِبُکُمْ بَعْدِی الَّذِی یُصَلِّی عَلَیَّ قَالَ وَ لَمْ نَکُنْ نَعْرِفُ أَبَا مُحَمَّدٍ قَبْلَ ذَلِکَ قَالَ فَخَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ بَعْدَ وَفَاتِهِ فَصَلَّى عَلَیْهِ‏. (6)

ابوالقاسم جعفر بن محمد با اسنادی از عبد اللَّه بن محمد اصبهانى روایت کند که گفت: حضرت امام هادى (علیه السلام) به من فرمودند: امام و صاحب شما پس از من کسى است که بر (جنازه) من نماز بخواند، گوید: ما پیش از آن حضرت ابا محمد امام حسن را نمى ‏شناختیم و پس از اینکه حضرت امام هادى (علیه السلام)  از دنیا رفتند، حضرت ابا محمد (علیه السلام)  بیامد و بر پدر خویش نماز خواندند.

 

 اگرچه درگذشت حضرت سید محمد شیعیان را بدین تکاپو انداخت که جانشین امام خود را بشناسند اما همچنان که حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) در روز غدیر خم اعلام نمودند و همچنین ائمه دیگر (علیهم السّلام) اسامی جانشینان رسول الله (صلی الله علیه وآله) را نام برده اند؛ امامت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) منصوص بوده است و به فرمان خدای باری تعالی و به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) صورت گرفته و این دستور قبل از شهادت حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) ابلاغ شده است. این مسئله که مطرح می شود اگر حضرت سید محمد (علیه السلام) زنده می ماندند؛ محتمل بود ایشان به امامت برسند یا بدائی صورت گرفته است؛ نامعقول و غیر موجه است. این اندیشه نادرست حتی امروزه به علت فقدان اطلاعات درست درباره امام شناسی در بین شیعیان نیز رواج دارد.   

 

حضرت سید محمد (علیه السلام) بسیار مورد احترام و اکرام پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی (علیه السّلام) بودند و همچنین شیعیان نیز به ایشان بسیار ارادت داشتند و مقام او را در برابر حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) چون  مقام حضرت اباالفضل عباس (علیه السّلام) در برابر حضرت امام حسین (علیه السّلام) دانسته اند.

 حضرت امام هادی (علیه السلام) کفن و دفن پسرش را خود برعهده می گیرد و از آن به بعد مضجع شریف آن حضرت از زیارتگاههای شیعیان است و کرامات بسیاری از آن حضرت پس از ممات دیده شده که به ثبت رسیده است. مرقد مطهر امامزاده سید محمد (علیه السلام) در نزدیکی سامرا و در شمال بغداد در شهر بلد از توابع استان صلاح الدین عراق واقع گردیده است.

 

پانویس

  (1) زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، صفحه 22 - 21

(2) الغیبة (للطوسی)، صفحه 203

  (3) الکافی، جلد‏1، صفحه327 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، جلد‏2، صفحه 318

(4) الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، جلد‏2، صفحه 318- 317- الکافی، جلد ‏1، صفحه 327 – 326

(5)الإرشاد للمفید، ترجمه رسولى محلاتى، جلد ‏2، صفحه 304

(6) الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، جلد ‏2، صفحه 315 -314  

 

منابع

الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، محمد بن محمد مفید، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏، ناشر کنگره شیخ مفید،1413 ق‏.

الإرشاد، محمد بن محمد مفید، ترجمه سید هاشم‏ رسولى محلاتى، ‏ تهران‏، بى تا، چاپ دوم‏

زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، باقر شریف قرشی، مترجم حسن اسلامی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1373ش.

الغیبة، محمد بن الحسن طوسى،  کتاب الغیبة للحجة، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق.

الکافی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى،  جلد اول، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق.


منبع:
https://www.imamhussain.org/persian/paradiseofgod-370/19817

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.